بی حوصلگی
گاهی وقت ها بی حوصله میشوم.دلم میخواهد خی کانال تلویزیون رو عوض کنم .دلم میخواهد مشقم راننویسم .دلم میخواهد بروم کوچه و با بچه ها بازی کنم .دلم میخواهد داد بزنم و بگویم حوصله ندارم.اما فکر میکنم هیچ کدام از این کارها حوصله ی مرا سر جایش نمی آورد. به مادرم میگویم:مامان حوصله ندارم..... مادرم فکر میکند و میگوید:مشق هایت را تمام کن.آن وقت میرویم خانه ی خاله تا با پسر خالهات بازی کنی.فکر میکنم مادر آدم بهترین مشاور دنیاست.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی